منتشر شده در 05 تیر 1404 ساعت 18:00

در عصر حاضر که فصل فرمول یک شامل ۲۴ گرندپری است، به سادگی ممکن است فراموش کنیم که رانندگان حتی در دهه ۱۹۶۰ نیز با چالشهای فراوانی در بسیاری از رقابتها شرکت داشتند. در این مجموعه مطالب درباره ۲۵ مسابقه برتر در تاریخ ۷۵ ساله فرمول یک، همانگونه که قول داده بودیم هر هفته یک مسابقه را بررسی میکنیم. این بار به گرندپری بلژیک سال ۱۹۶۳ میپردازیم؛ مسابقهای که نقش بسزایی در تثبیت جایگاه افسانهای جیم کلارک، قهرمان دو دوره فرمول یک، ایفا کرد.
به گزارش آخرین خودرو، هنگامی که تیمهای فرمول یک در تاریخ ۹ ژوئن ۱۹۶۳ برای گرندپری بلژیک آماده میشدند، جیم کلارک پس از آزمونهای مختلف با لوتوس کورتینا جدید در پیستهای اسنترتون و سیلورستون، در مسابقات غیررسمی مانند لومبانک تروفی، گرندپری پائو، گرندپری ایمولا، the Aintree 200 و اینترنشنال تروفی شرکت کرده بود و در سه از این پنج مسابقه پیروز شده بود. او همچنین سه مسابقه خودروهای اسپرت با لوتوس 23B برای تیمهای نورماند ریسینگ و کامستاک ریسینگ انجام داده بود، در مسابقه موناکو با گراهام هیل رقابت کرده بود تا زمانی که مشکلات سوخترسانی و دنده باعث شد تا نزدیک به قهرمانی در ایندیاناپولیس ۵۰۰ شود ولی به دلیل نادیده گرفتن نشت روغن توسط برگزارکنندگان و متوقف کردن او، به مقام دوم بسنده کرد.

در پیست اسپای بلژیک، کلارک متوجه شد که لوتوس ۲۵ او هنوز برای موناکو تنظیم شده است و به خاطر همین در پیچهای بسیار سریع، دچار بیش فرمانی شدید بود که به خاطره نخستین حضور بینالمللی او با جگوار D-Type در سال ۱۹۵۸ در این محل بازمیگشت. با شروع مسابقه، کلارک کمی مضطرب بود و با ستارگانی مانند آرچی اسکات براون و مستن گرگوری رقابت داشت. او میدانست که آنها حریفانی سرسخت هستند اما اعتراف کرد که در آن زمان مشغول چالش با ماشین D-Type خود بود.
وقتی مستن گرگوری در پایان دور پانزدهم در سال ۱۹۵۸ از او سبقت گرفت، صدای موتور قدرتمند ماشین آمریکایی او را تکان داد. آنها به سمت پیچ مشهور برننویل میرفتند جایی که باد شدید میوزید!
جیم احساس آن لحظه را اینطور توصیف میکند: «ناگهان زوزه بلندی بلند شد، باد شدید وزید و ماشین لرزید، و مستن مثل خفاشی از جهنم با سرعت از کنارم گذشت. او کاملاً پیشتاز بود. یادم میآید که ناگهان شوک شدم و به خودم گفتم: بیخیال، اگر این مسابقه اتومبیلرانی است، الان تسلیم میشوم!»
دو سال بعد، پس از مرگ ناگهانی آلن استیسی و کریس بریستو، همتیمیهایش، احساسات کلارک شدت گرفت. اما همانند جکی استوارت بعدها، کلارک با وجود شرایط دشوار، بهترین عملکرد خود را در مسابقه ۱۹۶۳ ارائه داد و قهرمانی خود را به رخ کشید.

شرایط جوی سخت، مشکلات گیربکس و استفاده از فرمان تنها با دست چپ!
مشکلات گیربکس باعث شد کلارک و لوتوسش از جایگاه اولیه مسابقه دور شده و او از پله هشتم شروع کند، در حالی که گراهام هیل برای تیم BRM جایگاه پول پوزیشن را کسب کرده بود.
کلارک پیشبینی کرده بود که مایرس، راننده پرانرژی میزبان، در شروع مسابقه ایجاد مشکل کند، بنابراین پشت سر او و در سمت راست ماشین قرمز قرار گرفت و زمانی که مسابقه در شرایط بارانی آغاز شد، شروعی درخشان داشت و هیل را در مسیر سخت اوروژ به رایدیلون پشت سر گذاشت.
به زودی، دو قهرمان ۱۹۶۲ از رقابت خارج شدند و لوتوس کوچک کلارک با سرعتی نزدیک به ۱۵۸ مایل در ساعت، عملکرد خوبی داشت!

رقبا بسیار سریع بودند اما کلارک با مشکلات بیشتر در گیربکس ZF لوتوس خود روبرو شد. گیربکس در دور موتور ۹۵۰۰ از دنده پنج خارج شد و او مجبور بود فقط با دست چپ فرمان را نگه دارد و با دست راست، اهرم دنده را کنترل کند. در حالی که هیل از پشت سر نزدیک بود، دورهای ابتدایی در شرایط سخت به هیچ وجه آسان نبود. زمانی که کلارک در آستانه عدم توانایی پیروزی بود، هیل نیز با مشکل گیربکس روبرو شد و در دور هجدهم از مسابقه خارج شد. فرصتی طلایی برای کلارک!
بدتر شدن مشکلات گیربکس و رعد و برق ناگهانی…
اما چالشهای کلارک در آن روز در اینجا تمام نشد. در همان دور، او با راننده بلژیکی لوسین بیانکی که پس از برخورد به دیواره ماشینش را وسط مسیر گذاشته بود مواجه شد. کلارک مجبور شد برای مقابله با مشکل گیربکس از دنده چهار استفاده کند که مصرف سوخت و استهلاک موتور را افزایش میداد اما به او اجازه استفاده همزمان از دو دست را برای کنترل بهتر فرمان میداد. در ۱۴ دور پایانی از ۳۲ دور، رعد و برق ناگهانی سبب ترس رانندگان شد. کلارک تا آن زمان پیشتاز بود ولی با خیس شدن ماشین سرعتش کاهش یافت. سریعترین دور او ۳ دقیقه و ۵۸.۱ ثانیه بود ولی در اوضاع بد، این زمان به ۶ دقیقه و ۴۱ ثانیه رسید.
در دورههای بعد، چنین شرایطی باعث توقف مسابقه میشد اما در ۱۹۶۳ مسابقه تا پایان ادامه یافت. مکلارن پشت سر کلارک با فاصله ۴ دقیقه و ۵۴ ثانیه دوم شد، گورنی سوم و ریچی گینتر چهارم با یک دور اختلاف. کوپر جو بونیر و پورشه کارل گودین د بوفورت نیز به خط پایان رسیدند.

«بهترینِ بهترینها»
رانندگی کلارک در شرایط سخت، به ویژه با توجه به نفرتش از پیست اسپای، نمونهای از قهرمانی واقعی بود. او هرگز مشکلات گیربکسش را که ممکن بود باعث ناراحتی کالین چپمن، مدیر تیم شود، به زبان نیاورد. این حقیقت بعدها آشکار شد.
کلارک پس از این مسابقه در سه گرندپری بعدی هلند، فرانسه و بریتانیا به پیروزی رسید و با پیروزی در ایتالیا قهرمانی جهان را مسجل کرد. سپس بردهای مکزیک و آفریقای جنوبی نیز به آن اضافه شد تا رکورد بیشترین پیروزی در یک فصل را که تا سال ۱۹۸۸ دست نخورده باقی ماند، ثبت کند. آیرتون سنا، کسی که این رکورد را شکست، کلارک را به عنوان «بهترینِ بهترینها» معرفی کرده است.
در آن روز در اسپای، کلارک تنها بخش کوچکی از استعداد بینظیرش را نشان داد. بدون هیاهو و ادعا، او در بیشتر مواقع دهه دوم فرمول یک اجراهای مسحورکنندهای داشت و به همین دلیل همیشه به عنوان یک اسطوره فرمول یک به یاد خواهد ماند.
