اما شاید عجیب ترین و خطرناک ترین انتصاب فرزین در دو سال گذشته ، بخش نظارت بانک مرکزی باشد. فارشاد محمدپور ، شخصی با حسابداری و تجربه مبهم در مدیریت منابع و عدم تجربه روز تجربه در نظارت بر بانک مرکزی ، از ماه سپتامبر به عنوان معاون رئیس نظارت بانک مرکزی منصوب شده است. انتصاب وی نه تنها به دنبال متخصصان بود ، بلکه حتی انتصاب اولیه وی در ژانویه به عنوان معاون مدیر توسعه و توسعه منابع ، از همان ابتدا موجی از انتقاد در بدن بانک مرکزی داشت.
رفیق بانک مرکزی مرکزی
بررسی پرونده های فارشاد محمدپور نشان می دهد که وی پیوند دیرینه ای با بانک بانک کارآفرینی ، بیمه کارآفرین و گروه مالی کارآفرین دارد ، جایی که خود فریزین مدیر عامل بانک کارآفرین بود. اکنون این روابط بر ساختار کلیدی نظارتی کشور تأثیر گذاشته است.
طبق اطلاعات موجود ، محمدپور ، که هرگز در زمینه مدیریت ادارات نظارت بر بانک مرکزی و حتی سایر بانک ها آموزش نداشته است ، اکنون قادر به نظارت بر کل شبکه بانکی ، تاسیسات ، صورتهای مالی ، نرخ بهره ، کفایت سرمایه بانکها و هیئت مدیره بانکهای کشور است. اما تولید ساختار نظارتی این بانک مرکزی در این دوره چه بود؟ تقریباً هیچ چیز!
آیا نظارت بسته است؟
حدود شش ماه پس از حضور فارشاد محمدپور در بخش نظارت ، بسیاری از بانک ها بدون نیاز به راه خود را ادامه می دهند. اعطای تسهیلات به مردم با یک بوروکراسی و سلیقه قریب به اتفاق روبرو می شود. ضرر و زیان ضرر و زیان بدون اصلاح ترازنامه ها همچنان زندگی می کند و نسبت کفایت سرمایه در بسیاری از بانک ها به نقطه بحران رسیده است.
از طرف دیگر ، بخش بزرگی از بانکهای کشور با ضررهای انباشته شده چندین ده هزار میلیارد میلیارد دلار عملاً ورشکسته است ، اما با استفاده از منابع بین بانکی و وام گرفتن از بانک مرکزی همچنان به فعالیت خود ادامه می دهد و نتیجه آن فشار بر مبنای پولی و رشد نقدینگی و چاپ پول است. به نظر می رسد که هیچ ناظمی از بانک مرکزی وجود ندارد.
هشدار کارآمد
در چند مورد ، محمدپور در رسانه ها به انتقاد یا قول بزهکاری در رسانه ها پرداخت. اما هیچ یک از این هشدارها منجر به یک اقدام دفاعی نشد. بانکهایی که بارها و بارها قوانین را نقض کرده اند حداقل ادامه داشتند.
این وضعیت نه تنها نتیجه عدم اراده است ، بلکه نشانه ای از ضعف جدی در درک تخصصی کارهای نظارتی بانکی است. هنگامی که ناظر اصلی بانک مرکزی هیچ شناختی دقیق و فنی از اکوسیستم بانکی ندارد ، طبیعی است که جریمه ها و تهدیدها به یک شعار خالی تبدیل شوند.
وعده های توخالی ، نظارت ناتوان
محمدپور به تازگی اعلام کرده است که “ما برنامه ای برای پیوند دادن بانک های Natraz برای اجرای یک برنامه اصلاحات داریم!” اما پرونده غیر حرفه ای وی نشان داده است که این وعده ها رسانه بیشتری نسبت به عملیاتی دارند تا عملیاتی. شبکه بانکی نیاز به مداخله فوری ، حرفه ای ، فنی و دقیق دارد ، نه خطای آزمون و مدیریت توسط افراد بدون تخصص.
به نظر می رسد که حضور چنین شخصی در موقعیت کلیدی معاون رئیس جمهور نظارت فقط یک پیام دارد: بانک مرکزی ، نه در مسیر اصلاحات ، بلکه در سیستم بانکی گرفته شده است.
ایجاد شعار سال با مدیران متخصص غیر بانکی؟!
بانک ها نقش مهمی در انجام “سرمایه گذاری برای تولید” به عنوان شعار سال دارند. اما با این سبک مدیریت و نظارت ، نه تنها صاحبان مشاغل به امکانات دسترسی دارند ، بلکه به نظر می رسد که سیستم بانکی به یک مانع جدی برای توسعه تبدیل می شود.
سؤال این است: آیا فرسین با رها کردن چهره های غیر تخصصی آماده عمل است؟ یا آیا بانک مرکزی همیشه قرار است محل آزمایش نیروهای بدون تجربه باشد؟
منبع: Tabnak