در مقاله این هفته نگاهی خواهیم داشت به سریال پرطرفدار چیزهای عجیب. برای ادامه مقاله نگاهی به سریال Stranger Things با زیمگ همراه باشید.
شاید اینروزها کمتر کسی پیدا شود که با نام و چهره بازیگران سریال های تلویزیونی آشنا نباشد. سریال هایی با داستان های جذاب و سرگرم کننده، که مخاطب را ماه ها و یا سالها درگیر خود می کند. قهرمان های داستان هایی که با زندگی روزمره ما جلو میروند، شکل می گیرند و به اسطوره هایی ماندگار تبدیل می شوند.
اما سوال اینجاست چه چیزی باعث شده است که سریال های تلویزیونی انقدر مورد توجه قرار گیرند. سریال هایی که به سبب داشتن فیلمنامه های بسیار قدرتمند و ایجاد جلوه های بصری چشم نواز همانند پسری بالغ شده اند که سعی دارد خانه پدری را ترک کند.
واقعیتش را بخواهید انقدر داستانهای سریالها به پختگی رسیده اند که دیگر خود به تنهایی می توانند دست به خلقتی بزنند که شاید نظیرش در هیچ فیلمی دیده نمی شود. ما در این چند سال اخیر شاهد ظهور قهرمانها و آنتاگونیست های فراوانی در زمره سریال های تلویزیونی بوده ایم. شخصیت هایی که نه تنها توانسته اند مخاطب را با جنبه های مختلف انسانی و رویکردهای مختلف به مسئله مهمی چون معنای زندگی آشنا کنند. بلکه موفق شده اند دست به خلقتی نو از نگرش به انسان مدرن و رفتارها و کنش ها ارادی و غیر ارادی در مواجه با مشکل بزنند. از مثال های بارز در شخصیت سازی سریال های تلویزیونی می توان به سریال بینظیر Breaking Bad (افسارگسیخته) اشاره نمود که شاهکاری از وینس گیلیگان می باشد.
والتر هارتول وایت با بازی فوق تصور برایان کرانستون، شاید باب جدیدی نه تنها در حوضه روانشانسی رفتار و کنش انسانی در سریال ها ایجاد کرد. بلکه تغییر عمده ای نیز در کل ساختار معنای سینما بوجود آرود. شخصیتی که می توانست همزمان دو وجه داشته باشد درست مثل کلید خاموش و روشن کردن چراغهای خانه من و شما. گاهی وقت ها مردی مهربان و پیر و ضعیف که سرطان داشت از پا درش می آورد. یا گاهی هایزنبرگی که همه از او می ترسیدند حتی خانواده اش. مردی که تمام هست و نیستش را بر سر دو راهی بین عدالت و بی عداتی از دست داد.
سایه نتفلیکس بر سر سریال های تلویزیونی
سریال های تلویزیونی در این سال ها با ظهور شبکه نتفلیکس تغییر بسیار زیادی کرده اند و توانسته اند نظم و ساختار واحد تری را به خود بگیرند. نتفلیکس به مخاطب آموخت تا بجای وقت گذاشتن کوتاه مدت برای شناخت یک شخصیت بهتر است با آن زندگی کند. شخصیتی که در مقابل چشمان من و شما رفته رفته تغییر می کند.
مخاطب در این میان شاهد این شیب شخصیت به سمت خوب یا بد شدن و یا هر تغییری دیگری هست. چه چیزی از این بهتر وجود دارد که ما با قهرمان قصه هایمان زندگی کنیم. بنظر من همین امر باعث شده است تا مخاطب برای مدت طولانی تر داستان مورد علاقه اش را دنبال کند. برای مثال همین سریال Stranger Things که در ظاهر امر یک داستن کودکانه بنظر می رسد. چه کسی فکرش را میکرد به یکی از پر بیننده ترین سریال های تلویزیونی در این چند سال اخیر تبدیل شود.

سریال چیزهای عجیب کاری از برادران دافر
سریال چیزهای عجیب فراتر از یک داستان کودکانه
همانطور که کمی قبلتر نیز صحبت کردیم. وقتی صحبت از سریال های حرفه ای شبکه های مختلف می شود از جمله خانه پوشالی (House of Cards) با بازی بسیار تاثیر گذار کوین اسپیسی یا بازی متیو مککانهی در سریال کاراگاهان حقیقی (True Detective). سریال هایی مانند چیزهای عجیب در نزد مخاطب بجز یک داستان تینایجری سرگرم کننده چیزی بیشتر نیستند. داستان هایی که دارای صحنه های جذاب و زود گذر هستند و بعد از دیدن بلافاصله فراموش می شوند. واقعا کسی هست روی همچین ایده ای سرمایه گذاری کند؟ داستانی که محکوم به فنا است و فصل دوم آن هرگز ساخته نمی شود.
در نگاه اول بله این سریال یک ریسک بزرگی را برای سازندگان بهمراه دارد. وقتی صحبت از سریال های بزرگ می شود شاید هیچکس حتی به این داستان فکر هم نکند. ممکن بود این سریال در همان فصل اول نتواند بیننده های خود را راضی نگه دارد و برای همیشه ادامه ساخت آن از دستور کار خارج شود. اما اگر از نقطه نظر کاملا خالف به این دیدگاه نگاه کنیم متوجه می شویم که این نوع سریال ها می توانند بسیار کارآمد باشد زیرا که مخاطب انتظار زیادی از آن ندارد. بیشتر آن را با یک لحظات کوتاهی نگاه می کند تا سرگرم شود و چیزی فراتر ار را نمی خواهد.
برادران دافر جادوگرانی استثنایی
با توجه به این ویژگی ها که در بالا گفتیم برادران دافر سعی کردند تا مخاطب را غافلگیر کنند. داستانی بسیار قدرتمند و در کنار جلوه های بصری بسیار تحسین برانگیز و کمی چاشنی ترس. مخاطب دیگر چه می خواهد، همه چیز آماده است تا او تحت تاثر قرار گیرد. داستانی که شخصیت های اصلی آن سیاستمدارهای کارکشته یا کاراگاهان و سردسته باندهای مواد مخدر نیستند.
داستان حول محور چهار کودک می چرخد که ناگهان با بزرگترین و پیچیده ترین و ترسناک ترین موضوع ممکن رو به رو می شوند. شاید اگر خلاصه داستان این سریال را بخوانید سریعا بگویید که این سریال دارای موضوع کاملا تکراری است. داستانی که هزاران بار با آن در فیلم ها و بازی های مختلف با آن رو به رو شده اید. اما باید گفت روایتی که قرار است در این سریال ببینید شاید با موضوعی تکراری شروع شده باشد اما این شخصیتها هستند که به سریال رنگ و بوی متفاوتی می بخشند.
خلاصه داستان سریال چیزهای عجیب
داستان سریال در شهری ساحلی به نام لانگآیلند رخ می دهد. ویل بایرز پسری نوجوان است که همراه با دوستان خود مشغول بازی است. او پس از ترک دوستانش بصورت مرموزی گم می شود بدون هیچ شاهد و مدرکی. مادر ویل در تمام مدت سریال به دنبال پسر گمشده اش می گردد و با نتایج عجیبی رو به رو می شود. از طرفی دوستان ویل که عبارتند از مایک ویلر، داستین هندرسون و لوکاس سینکلر تمام شهر را برای یافتن دوست گمشده خود زیر پا می گذراند. آنها در کمال تعجب با دختری عجیب و غریب بنام ۱۱ رو به رو می شوند که بعد ها متوجه می شوند دارای قدرت های ماورایی است.

داستین شخصیت با نمک و فراموش نشدنی سریال
برادران دافر تمام انرژی خود را در فصل اول بکار می گیرند تا داستانی که بارها نقل شده است را رنگ تازه ای ببخشند. داستان دانشمندانی که آزمایشهای متافیزیکی انجام می دهند و دچار مشکل بسیار بزرگی می شوند. چیز جدیدی در این داستان نیست اما تبدیل کردن این چنین داستانی به یک اثر ماندگار شاهکاری بسیار تحسین برانگیز است. این برادران برای تک تک شخصیت ها و رابطه ای که بین آنها در جریان است برنامه دارند. اما باید قبول کنیم که این سریال در فصل اول بجز داستان سرایی ها و خلق صحنه های ترسناک در یک نمیه شب تاریک و یا حمله موجودات فرارزمینی، در انتخاب بازیگران نیز بسیار موفق بوده اند.
مت دافر در مصاحبه ای اعلام کرد که ما از قبل فکر همه چیز را کرده بودیم. من و برادرم خوب می دانستیم این پروژه بدون داشتن بازیگر خوب محکوم به نابودی است. پس به توافق رسیدیم تا بازیگرانی توانمند را روی صحنه ببریم. از اینرو ما ترکیبی از بازیگران شناخته شده و نا بازیگر را بکار گرفتیم که بسیار هم موفق بود.
وینونا رایدر ستاره درخشان در فصل اول
شاید بتوان بازی وینونا رایدر که سابقه حضور در فیلم ها و سریال های بسیار بزرگی از جمله قوی سیاه و پیشتازان فضایی را داراست نقطه قوت فصل اول دانست. وینونا دراین سریال در نقش جویس بایرز مادر ویل حاظر شد و توانست بازی بسیار درخشانی را از خود به نمایش بگذارد. خانوم بایرز زن تنهایی است که بعد از گم شدن پسر کوچکش ویل سخت آشفته می شود و برای یافتن او به هرکاری دست می زند. جالب اینجاست بدانیم که وینونا رایدر و دیوید هاربر از نخستین افرادی بودند که به جمع بازیگران این سریال پیوستند.
مت دافر درباره انتخاب وینونا رایدر در نقش جویس بایرز اشاره کرد که آنها دنبال یک بازیگر کهنه کار بودن تا بتواند حس و حال آن زمان را دوباره زنده کند. وینونا رایدر نیز که از بازیگران مطرح دهه هشتاد محسوب می شود توانست بخوبی این حس و حال را به ببینده منتقل نماید. اما خوب است اشاره کنیم که وقتی سازندگان سریال با این بازیگر مطرح درباره شبکه آنلاین صحبت کردند او هیچ اطلاعی از این موضوع نداشته. خانوم رایدر سالهاست که علاقه چندانی به تکنولوژی ندارد و بیشتر سعی دارد تا از آن دوری کند.
انتخاب بازیگران خردسال چالشی بزرگ
برادران دافر در این سریال سعی دارند تا نقش های بسیار پیچیده و حساس خود را بر دوش کودکانی ۱۰ تا ۱۱ ساله بگذراند. کودکانی که در نقش اصلی بخوبی ظاهر می شوند و نقش آفرینی می کنند. میلی بابی براون از آن دست بازیگرانی است که مشخص است که بخوبی به حرف های این دو برادر گوش داده است و خود را اکنون بعنوان یک ستاره به جهان معرفی نموده است.
میلی در این سریال در نقش دختری نحیف و گمشده به نام ۱۱ ظاهر می شود که از دست دانشمندانی که به دنبال او هستند فرار می کند. او پس از آشنایی با مایک ویلر (فین ولفهارد) و دوستانش سعی می کند در قضیه گمشدن ویل به آنها کمک کند. میلی در این سریال بسیار درخشید و رفته رفته شخصیت خودش را در این مجموعه پیدا کرده است و اکنون بعنوان شخصیت اول این سریال شناخته می شود. میلی امروزه یکی از موفقت ترین نوجوانان سینما می باشد و اکنون بعنوان مدل، بازیگر و تهیه کننده فعالیت دارد.
این دو برادر برای انتخاب نقش کودکان سریال به قول خودشان سختی بسیار زیادی را تحمل کردند. آنها از تعداد زیادی کودک تست گرفتند و در نهایت فین ولفهارد را برای نقش مایک انتخاب نمودند. فین در خانواده ای هنرمند بزرگ شده است. پدرش نویسنده و برادرش بازیگر و صدا پیشه است. از اینرو کار کردن با چنین فردی زیاد کار مشکلی برای تیم نبود.

صحنه ای از سریال چیزهای عجیب با بازی وینونا رایدر
شاید بتوان پیدا کردن بازیگر نقش الون را بزرگترین چالش این برادران نامید. الون نیاز به چهره و شخصیت مرموز و ماورایی داشت. پیدا کردن این شخص برای این دو برادر نزدیک به دو ماه زمان برد. آنها در این مدت از بیش صدها دختر بچه بین ۱۱ تا ۱۴ ساله تست گرفتند که هیچیکدام مورد قبولشان نبود. اما سرانجام این میلی بابی براون بود که نظر این دو برادر را به خود جذب کرد. اما هنوز یک مشکل بر سر راه بود و آنها هم راضی کردن میلی به تراشیدن موهایش بود. مت دافر می گوید او مجبور شد زمان زیادی با میلی صحبت کند و در نهایت با نشان دادن عکس شارلیز ترون که مجبور شده بود برای فیلم مکس دیوانه: جاده خشم موهایش را از ته بتراشد او را راضی کند.
نظر منتقدان درباره سریال Stranger Things
سریال چیزهای عجیب و غریب پس از انتشار سر و صدای بسیار زیادی به راه انداخت. این سریال توانست در مدت زمان کوتاهی هواداران بسیار زیادی بدست آورد. یکی از شخصیت هایی که بعد از انتشار سریال مورد توجه بسیار از افراد قرار گرفت شخصیت باربارا بود. شانون پورسر در سریال استرنجر تینگز نقش دختر درس خوان و خجالتی را برعهده داشت که توسط هیولاهای داستان کشته شد. اما مرگ این شخصیت با جنجال های بسیار زیادی همراه بود و مخاطب ها انتظار بازگشت دوباره او را به سریال داشتند. برادران دافر که از این همه واکنش به مرگ یکی از شخصیت های سریال غافلگیر شده بودند بازگشت دوباره این شخصیت به سریال را منفی دانستند.
دیوید ویگند روزنامه نگار مطرح و منقد سینما درباره این سریال نوشت:
من خیلی از این سریال خوشم آمده است و به شما هم پیشنهادش میکنم. اگر بدنبال سرگرم شدن در فصل تابستان هستید. سریالی بهتر از چیزهای عجیب انتظارتان را نمی کشد. سریالی که به ما یاد آوری می کند هنوز داستانهای فانتزی دهه هشتاد زنده است.
آلن اسپین وال نیز بسیار از خلقت برادران دافر حمایت کرد و نمره ای بالا به فیلم تقدیم کرد و نوشت:
برادران دافر موفق شدن در مدت زمان کوتاهی شخصیت هایی را شکل دهند که ما می خواهیم. آنها سعی کردن تا کار را بصورت درست انجام دهند نه یک محصول کپی شده از دیگر آثار

چیزهای عجیب نظر منتقدان را به خود جلب کرد
در انتها باید اشاره کنیم که این سریال یکی از موفق ترین سریال های امروز نتفلکس محسوب می شود و طرفداران بیشماری در سرتاسر جهان دارد. سریالی که بنظر من در کنار داستانی مهیج و جذاب از تیم خوب و حرفه ای از عوامل پشت صحنه نیز بهره می برد. از طرفی بازی خیره کننده تمام بازیگران آن غیر قابل چشم پوشی است. مثلا بازی بینظیر فین ولفهارد واقعا خیره کننده است که متاسفانه فرصت پرداختن به آن را پیدا نکردیم و یا گیتن ماتارازو در نقش داستین هندرسون، شخصیتی با نمک و دوستداشتنی که در مقاله بعدی حتما به بازی این بازیگران در این سریال خواهیم پرداخت.
در انتها از شما دوستان میخواهیم که نظر خودتان را درباره فصل اول این سریال با ما به اشتراک بگذارید.